.
دی پدر جای تو ز من پرسید ؛
"بیدل" از "بی نشان" چه گوید باز !؟!
.
باور کنند یا نه ...
مطمئنم نقش رخت بر پیشانی ام بود آنگاه که باشتاب و به اندک سلامی بر ما گذشت و ناگه به تأنی و تأمل بازپس آمد که: " ندیدی شان ؟ "
و من منگ و لال از غوغایی که در درونم پنهان انگاشته بودم و از چشمانم به رسوایی زده بود ...
نفرین بە خواب کە انسان را بی قرار می کند.
آهنگ 'تو خیلی دوری' از گروه بمرانی
مرحبا خواب که پناهِ بی پناهان است و امید داغداران برای دیدار یار و وصل دلدار
آهنگ "دیوار" از فرزاد فرخ
آمده بودم که ببینم. مطمئن بودم که هستی
از کنارت رد شدم ،برگشتم و دیدمت، دور بودی
دورررر
به مهر، به مهرمان ، به مهربانی سوگندکه میدانستم می آیی ...
من که به دیدار تو آمده بودم...تو چرا آمدی ؟ آمدی چه را ببینی؟ آمدی که را ببینی ؟؟